تاثیرات سفر رئیسی به سوریه بر تحولات آتی منطقه
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۸۶۳۰۲
سفر اخیر رییسجمهور ایران به سوریه یکی از مهمترین تحولات در منطقه غرب آسیا طی روزهای اخیر بود، سفری که اثرات منطقهای آن را نباید کمتر از اهمیت روابط دو جانبه و عزم سران ایران و سوریه برای گسترش همکاریهای دو کشور در حوزههای اقتصادی و تجاری دانست.
به گزارش ایسنا، سید ابراهیم رئیسی، چهارشنبه هفته گذشته در راس یک هیات عالی رتبه سیاسی، دفاعی و تجاری در پی دعوت بشار اسد رییسجمهور سوریه به دمشق سفر کرد و ضمن دیدار با تعدادی از مقامات رسمی این کشور عربی و اسلامی با جمعی از رهبران و فرماندهان مقاومت اسلامی و اندیشمندان فلسطین و همچنین هیاتی از حزبالله لبنان به صورت جداگانه دیدار و رایزنی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این دیدارها، رییس جمهور ایران، بار دیگر حمایت صریح خود را از جریان مقاومت فلسطین و لبنان اعلام کرد و بر این موضوع تاکید کرد که تحولات در منطقه به نفع جریان مقاومت و جهان اسلام در حال رقم خوردن است.
در واقع با توجه به این دو دیدار و محتوای منتشر شده از آنها باید به این نکته توجه داشت که یکی از دستور کارهای این سفر که بعد از 13 سال انجام شد، ارسال این پیام بود که ایران در پیشبرد اهداف و منافع ملی خود در منطقه به حمایت هایش از جریان مقاومت به عنوان یکی از بازوان مهمش در غرب آسیا ادامه خواهد داد و در نگاه استراتژیک ایران به تحولات آتی منطقه ، جریان مقاومت فلسطینی، لبنانی و سوری از نقش ویژه ای برخوردار هستند، از دیگر سو این پیام نیز به صهیونیستها که در مدت اخیر از انجام این سفر ابراز نگرانی کرده بودند، منتقل شد که یکی از خطوط قرمز تهران در بحث حمایت از کشورهای همسوی خود در منطقه، حمایت از تمامیت ارضی آنها است چنان که در بیانیه مشترک ایران و سوریه در پایان این سفر، دو کشور ادامه اشغال جولان سوریه توسط اسراییل و همچنین اقدامات رژیم صهیونیستی از جمله تصمیم به الحاق جولان را محکوم کردند، آنها همچنین تصمیم دولت آمریکا در به رسمیت شناختن الحاق جولان که نقض آشکار اصول سازمان مللمتحد میباشد را بهشدت محکوم کردند.
در راستای تاکید ایران بر حمایت ارضی سوریه، مقامات تهران در این سفر هرگونه حضور غیرقانونی نیروهای نظامی در اراضی جمهوری عربی سوریه را اشغالگری نامیدند و بر ضرورت پایان آن که ناقض حاکمیت ملی جمهوری عربی سوریه و تمامیت ارضی آن است، تأکید کردند، آنها همچنین اقدامات آمریکا در سرقت منابع طبیعی جمهوری عربی سوریه را قویاً محکوم کرده و خواستار واکنش قاطعانه جامعه بینالمللی جهت توقف این قبیل اقدامات شدند.
به گزارش ایسنا، یکی دیگر از مهم ترین پیام های این سفر علنی و از پیش اعلام شده این بود که از نگاه تهران به عنوان یکی از شرکای راهبردی دمشق در طول چند دهه اخیر، طرح حذف دولت بشار اسداز قدرت که از سال ۲۰۱۱ در پی وقوع بحران داخلی در این کشور کلید خورد و با حمایت کشورهایی چون ترکیه، عربستان و قطر همراه شد، نه تنها شکست خورده است بلکه اکنون شرایط به گونهای شده که برخی از این کشورها به دنبال عادی سازی روابط با دمشق و آغاز مجدد فعالیتهای دیپلماتیک خود در سوریه هستند و به گفته روزنامه انگلیسی فایننشنال تایمز، سفر رئیسی به دمشق نمایش قدرت برای انتقال این پیام است "که ما توانستیم اسد را در قدرت نگه داریم و قصد داریم حضور پررنگ در منطقه را حفظ کنیم و ایران میخواهد در دوران صلح هم در سوریه دست بالا داشته باشد."
روابط تهران و دمشق، حتی در دورههای سخت و دشوار هم با وجود طوفانهای شدید سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه، روابط با ثبات و پایداری بوده است و تغییرات منطقهای و فرامنطقهای بسیار، نتوانسته بر روابط راهبردی دو کشور تاثیر بگذارد و اکنون که سوریه وارد یک ثبات نسبی شده است، ایران در تلاش است که روابط دو کشور محدود به همکاریهای سیاسی و امنیتی نباشد و در جریان گسترش همکاری های اقتصادی دو کشور در بازار سوریه و همچنین روند بازسازی این کشور نقش جدی داشته باشد و از رقبای منطقه ای خود در این زمینه از جمله ترکیه و امارات عقب نماند.
در همین راستا در جریان سفر رییسجمهور ایران به سوریه، برنامه جامع همکاریهای راهبردی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه و ۱۴ سند همکاری دیگر در حوزههای همکاریهای تجاری، نفت و انرژی، فنی-مهندسی، مسکن، حمل و نقل ریلی و هوایی، مناطق آزاد و بخش خصوصی، ارتباطات و فناوری و زلزله و امدادرسانی و تسهیل امور زیارتی به امضای روسای جمهور و مقامات عالی دو کشور رسید.
به اعتقاد مقامات تهران و سوریه امضای برنامه جامع همکاریهای راهبردی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه و اجرایی شدن آنها میتواند آغازگر فصل جدیدی در روابط دوستانه و راهبردی دو کشور باشد.
در راستای عزم تهران و دمشق برای گسترش روابط اقتصادی دو کشور، رئیس دولت سیزدهم در جریان دیدار مشترک با تجار و بارزگانان ایرانی و سوری از صدور ضمانتنامه مناقصات برای فعالان اقتصادی در خارج از کشور و تشکیل دفاتر بازرگانی بین ایران و سوریه خبر داد و از تجار ایرانی و سوری خواست که قراردادهای تجاری بین دو کشور را عملیاتی کنند.
دو کشور ایران و سوریه هر دو به دلیل نوع نگاه و موضعگیری خود در مورد نظم موجود در عرصه بینالمللی و مخالفت خود با یکجانبهگری آمریکا مورد تحریمهای یک طرفه واشنگتن و برخی از کشوهای اروپایی قرار دارند. در همین چارچوب برخی از تحلیلگران نزدیک به این دو کشور و جریان مقاومت معتقد هستند که این دو کشور به همراه تعدادی از کشورهایی که مورد تحریم قرار گرفته از جمله دولت روسیه، میتوانند با تشکیل ائتلافی ضد تحریم، این تهدید را به فرصت تبدیل کنند و با همکاری یکدیگر ضمن تلاش برای لغوتحریم ها، اقدام به خنثی سازی نسبی آنها تا زمان لغو کنند.
از نکات قالب توجه در تحلیلها و اظهار نظرها در مورد این سفر میتوان به موضوع تاثیر مثبت برقراری روابط ایران و عریستان بر روابط سوریه با کشورهای عربی از جمله ریاض اشاره کرد. چنان که به اعتقاد تحلیلگران تصمیم تهران و ریاض بر ای از سرگیری روابط، به دومینویی تبدیل شده که بسیاری از تحولات در منطقه را درنوردیده است و ایران تلاش دارد که از ظرفیت به وجود آمده در پی این تحولات و قدرت منطقهای خود برای بهبود روابط سوریه با کشورهای منطقه و تسریع روند عضویت دمشق در اتحادیه عرب استفاده کند و به نظر میرسد یکی از محورهای مورد توجه مقامات دو کشور در جریان این سفر، این موضوع بوده است.
به نظر میآید که در آینده نزدیک از تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم منطقهای این سفر در حوزههای سیاسی،اقتصادی و امنیتی این سفر بیشتر خواهیم شنید و نباید اثرات این سفر را محدود به روابط دو جانبه ایران و سوریه دانست که شاید همان طور که اشاره شد عینیترین تاثیر منطقهای این سفر در حوزه سیاسی، خروج بیشتر سوریه از انزوای منطقهای و ایجاد سرعت بیشتر در گسترش روابط این کشور با کشورهای همسایه خود از جمله ترکیه و رفع برخی از موارد اختلافی بین دو کشور باشد چنان که بر اساس آخرین اخبار منتشر شده قرار است برای اولین بار بعد از بحران داخلی سوریه نشست چهارجانبه وزیران امور خارجه ایران، روسیه، ترکیه و سوریه روز دهم ماه مه (چهارشنبه ۲۰ اردیبهشتماه) در مسکو برگزار شود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ایران و سوریه سفر رئیسی به سوریه سيدابراهيم رئيسي بشار اسد منطقه غرب آسیا جریان مقاومت بحران سوریه ایران سوریه ترکیه و روسیه سفر رئیسی به سوریه مجلس شورای اسلامی مجلس یازدهم ایران و ازبکستان حسين اميرعبداللهيان محمدباقر قاليباف اوتيسم سيدابراهيم رئيسي سفر رئیسی به سوریه مجلس شورای اسلامی مجلس یازدهم ایران و ازبکستان جمهوری عربی سوریه ایران و سوریه جریان مقاومت رییس جمهور منطقه ای روابط دو دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۸۶۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کردهاند، تلاشهایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بیسابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است.
حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.
با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد دادهاند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.
در ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.
بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه، به وضوح محاسبه کردهاند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.